وبلاگ سمیه رضایی

دلنوشته ها و قرارهای روزانه من

سردرگمی دل...

دلم گرفته از دست زمانه ای که خودش از عالم و آدم دلگیر است...

دلت که گیر باشد، تمام کلیدهای این عالم هم توان گشودنش را ندارند ... دلی که گیر باشد، به تمام عالم و متعلقاتش گیر میدهد... خودش هم نمی داند گیر کارش کجاست... شاید به همین دلیل است که نمی تواند خودش را آزاد کند و از این زندان و قفس رها شود...

گاهی اوقات انقدر دلت گیر میکند و انگار هزاران قفل بر آن زده می شود، که نمی دانی چه کار کنی و ترجیح میدهی به گیر دلت اعتنا نکنی و بگذاری به حال خودش باشد... بلکه بتواند با خودش کنار بیاید... حالا بهای این بی اعتنایی و کنار آمدن اجباری چیست را خودش میداند و خدای خودش... یا توان تحملش را دارد یا وسط راه کم می آورد و باز بیشتر دست و پا میزند... 

خدایا به بنده های گیرکرده و اسیر شده این روزگارت، رحمتی عطا کن که سربلند شوند در این سردرگمی و ندانستن....       


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمیه رضایی

خلوت من و غم و خدا...

گاهی انقدر بغض میکنی و گوشه گوشه دلت گیر میکند که نمیدانی به کدامش دل بسپاری و پای حرفش بنشینی بلکه شاید ارام شود... اصلا گاهی دلت میخواهد خودت باشی و خودا و یک دل بی قرار... بلکه خدایت به بهانه ارام کردن این دل، دستی هم بر سر تو بکشد و ارامت کند... وقتی بغض میکنی و غم داری، انگار خودت را به خدایت نزدیکتر میدانی و بیشتر حسش میکنیِِِ... نمیدانم این از بی وفایی من است که فقط در وقت بی حوصلگی یادش میکنم، یا از وفاداری اوست که در همه حال بودنش را لمس میکنی و میدانی که هست... حتی اگر تو باشی و غم هایت، سوم شخص حاضر این جمع خدای باوفای توست که تو را حتی در خلوت با غم هایت هم تنها نمیگذارد... 

این خدای به این خوبی در همه حال کنار توست و وجودش را حس میکنی پس تو هم کنارش باش که بداند بنده ای که افتخار همه افرینش است، تنهایش نمیگذارد و بی وفا نیست...







۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سمیه رضایی

پنج تن آل عبا...

امام صادق(ع): وقتی روز رستاخیز فرا مى رسد، هرکس نام پنج تن (محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین) را بگوید وارد بهشت میشود به شرطی که بتواند به زبان بیاورد و از یادش نرود. ابلیس از یادش مى رود.

هرکس واجبات خود را انجام دهد و از گناهان دورى کند، این پنج اسم را به یاد مى آورد. 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمیه رضایی

برکات بسم الله الرحمن الرحیم



در بین همه اقوام و ملل و فرهنگ ها  کار را با نام بزرگان خود شروع میکنند پس ما هم باید کارهای خودمون رو با بسم الله آغاز کنیم که این سنت در بین بزرگان و پیامبران قبلى هم بوده. حضرت نوح با بسم الله وارد کشتى شد. حضرت سلیمان نامه ای که ملکه سبا نوشت را با بسم الله شروع کرد. پس بسم الله فقط مربوط به اسلام نیست.

نقل شده اگر بسم الله را مىنویسید، آن را زیبا بنویسید.

در شروع هرکارى بسم الله بگویید. خوردن، خوابیدن، سوار شدن بر مرکب،آغاز سفر و ... .

حتى اگر حیوانى بدون نام خدا ذبح شود، گوشتش قابل خوردن نیست؛ یعنى اسلام میخواهد مسلمانان اگر چیزى وارد بدنشون میشه رنگ الهی داشته باشه. 

بسم الله آرم و نشان اسلام است. هرکارخانه، کشور و ماشین نیز نشان خود را دارند. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سمیه رضایی

بهای بهشت...

می گویند بهشتت را به بها می دهی نه به بهانه، پس نگذار این بهانه های دنیایی بهای بهشتت را از ما بگیرند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمیه رضایی

تشابه سرخی لاله ها و خون شهیدان...

سرخى این لاله هاى قرمز و آتشین بدجور هواى جبهه و شهادت و پر کشیدن را به دل آدم مى اندازد. این سرخى و آن قرمز جارى در رگ هاى بسیجیان مخلص و پاک، وجه تشابه زیادى دارند. شاید آن جوانان بى ریا و عاشق وطن، دلباخته این لاله هاى سرخ شده بودند و دل هایشان به سوى سرخى وصال پر کشیده باشد. شاید آبى آسمان را به سرخى خونشان شبیه تر دیدند و به یاد قرمزى غروب حزن انگیز کربلا و عروج امامشان افتادند و هر لحظه از خدایشان خواهش مى کردند که لیاقت غرق شدن در دریاى وصالت را از ما دریغ نکن. بگذار ما نیز دست و پا بزنیم در خون ناقابل خود، بلکه لایق این دیدار و رزق و روزى باشیم...

خوب وصالى را انتخاب کردید و به خوب جایگاهى رسیدید. همت کردید و به آنچه خواستید، رسیدید.

خداقوت پهلوانانى که رزق و روزى تان نزد خداى بزرگ و بخشنده محفوظ است و شمایید رفتگان زنده و حاضر...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمیه رضایی

زشتى و زیبایى...

زشتى و زیبایى تناقضى است که خیلى وقت ها کنار هم قرار مى گیرند و بیننده را متحیر مى کنند. شاید در نگاه اول قرار گرفتن این دو در کنار هم غیرقابل باور یا غیرمقعول باشد ولى آنچه که مسلم است این است که این حقیقت وجود دارد. 

در وجود ما آدم هاى رنگارنگ این دنیاى هزار رنگ، این تناقض ها بیداد مى کند و گاهى نمى دانى خوبى آنها را باور کنى یا بدى شان را...

نمیدانى واقعا فطرتشان پاک است و خود را بد نشان مى دهند یا در ذات خود بد بوده اند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمیه رضایی

گل های رنگارنگ...

دنیای رنگارنگ این گل های زیبا و دوست داشتنی، تو را نیز اسیر و درگیر این رنگ ها می کند و نمی دانی به یک رنگی و زلالی دل بسپاری یا وارد این دنیای پر از رنگ بشوی...

سخت است مقاومت کردن در برابر این همه زیبایی و رنگین کمان رنگ ها؛ ولی سخت تر از آن وارد شدن به این دنیای بی انتها و پر از نقاب های رنگارنگ و اسیر و آلوده آن نشدن است...

گاهی اوقات دلت دل دل می کند برای یک رنگی و زلالی و خودت بودن...

دلت تنگ می شود برای لحظه ای این مردمان را بدون نقاب دیدن...

این دنیای هزار رنگ حالت را بد میکند... زده میشوی از همه... تنهایی ات را ترجیح میدهی به ورود به دنیایی که مجبور باشی خودت نباشی...

بی رنگی را و یک رنگی را انتخاب کن تا محبوب خدایت شوی و همان بنده ای بشوی که شایسته لقب اشرف مخلوقات باشد...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمیه رضایی

کجایند مردان بی ادعا...

رفتند و این خاک و سرزمین را برای ما به یادگار گذاشتند...

ای کاش امانت داران خوبی باشیم...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمیه رضایی

کتاب مکیال المکارم در فواید دعا برای حضرت قائم(عجل الله تعالی فرجه)


مکیال المکارم، به معنای «معیار سنجش خوبیها» است و نام کتابی است که به سفارش خود حضرت مهدی (ارواحنا له الفداء) نوشته شده است. در این کتاب به تفصیل راجع به فواید دعا برای فرج سخن گفته شده است.

نویسنده ی این کتاب گرانقدر، «سید محمد تقی موسوی اصفهانی» ماجرای نوشتن مکیال المکارم را چنین تعریف می کند:

«...تا این که کسی را در خواب دیدم که با قلم و سخن نتوان او را توصیف نمود، یعنی مولا و حبیب دل شکسته ام و امامی که در انتظارش هستیم. او را در خواب دیدم که با بیانی روح انگیز چنین فرمود: «این کتاب را بنویس و عربی هم بنویس و نام او را بگذار: مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم.» همچون تشنه ای از خواب بیدار و در پی اطاعت امرش شدم...»

او در ادامه تعریف می کند که به دلیل مشکلات زندگی تا مدتی نمی تواند کتاب را بنویسد تا اینکه در سفر حج، مبتلا به وبا می شود و با خدا عهد می بندد که اگر خوب شود، کتاب را به اتمام برساند. پس از اتمام سفر و رهایی از بند بیماری، کتاب مکیال المکارم را نوشت و به قول خودش این کتاب: «همچون بهشتی بالا بلند و عالی مرتبه است و ثمراتش در دسترس و نزدیک به فهم، هیچ سخن بیهوده ای از آن نشنوی، در آن چشمه ها (ی علم و معرفت) جاری است.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سمیه رضایی